یازدهمین جلسه از دوره هفتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه آقایان مسافر نمایندگی ایمان روز های یکشنبه مورخه 1395/3/2 با نگهبانی آقای داود نریمانی و استادی دید بان محترم آقای رضا ترابخانی و دبیری آقای محمد رضا محمدی با دستور جلسه (که چی؟؟)راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی وقت بود شال نارنجی دور گردن نیانداخته بودم و با انداختن این شال یاد ایام قدیم و اوایل کمک راهنمایی خودم افتادم و با شور و شوق فراوان شروع به کارکردم.
هرکدام از مادر این روز تعطیل میتوانست برای تفریح و گردش با خانواده خودش باشد ولی چه انگیزهای باعث میشود که ما دورهم جمعشویم پس حتماً باید کار مهمی صورت بگیرد و این تلاشها ما را در آخر به نتیجه خواهد رساند.
زیرا همه ما در حال اجرا و رعایت یک قانون هستیم و در این راه آگاهی و هوشیاری به دست میآوریم و خیلی چیزهای دیگر در کنارش دارد که باگذشت زمان متوجه میشویم.
زمانی که ما وارد کنگره میشویم شاید خیلی چیزها راندانیم ولی وقتی کمی زمان سپری میشود دیگر انجام خیلی از کارها را نمیتوانیم انجام دهیم.مثلاً دیگر نمیتوانیم خیلی راحت دروغ بگوییم،برای انجام کار ضد ارزشی عذاب وجدان میگیریم،و اگر اضافه مصرف کنیم یا گریز بزنیم دچار اذیت و عذاب وجدان میشویم درواقع یکچیزی در ما بیدار میشود و اون بیداری به ما کمک میکند.در کل حرکت کردن و تجربه کردن به ما کمک میکند.
همهچیز نباید عادت شود،ما بعد از چند وقت که به کنگره میآییم نباید فکر کنیم که حرفهای بچهها و مشارکتها تکراری شده است و خستهکننده شده است.و نباید بگذاریم این در ذهن ما رشد کند زیرا شب و روز هیچگاه تکراری نیست،چون امروز با فردا متفاوت است و ما یک روز بزرگتر شدهایم و اون چیزی که ثابت است فکر ماست و اگر حرکت نکنیم ذهن و افکار پا تبدیل به مردابی میشود که رو فاسدشدن میرود.
همه ما با یک عشق و یک امیدی وارد کنگره شدیم و ما باید اون امید و عشق را همیشه تازه و نو نگهداریم.
من بیام کنگره چی بشه؟؟ من نیام کنگره چی میشه؟؟ مواد ام رو ترک کنم چی بشه؟؟ گریز بزنم چی بشه؟؟ گریز نزنم که چی بشه؟
مهمتر از اینکه چی ها؟؟ که سؤال میکنیم جواب اینکه چی هاست،، که باید چه جوابی بدهیم.!!بعضی وقتها ما یک کاری و تمام تبعات آن کار را به گردن میگیریم ولی اون بهایی که پرداخت میکنیم به خاطر یک لجبازی معامله خوبی نیست زیرا از سر غرور میخواهد حرفش را ثابت کند که اصلاً خوب نیست.میدانیم اشتباه میکنیم ولی بازهم پافشاری میکنیم تا حرف خود را ثابت کنیم.اینکه چی ها فرق عمل سالم و فرق کارهایی که نباید انجام دهیم را به خوبی نشان میدهد.نیروهای بازدارنده با هرکسی به یک نحوی و روشی عمل میکنند.خود من برای نیروهای منفی خیلی وقتگیر نبودم زیرا عضوی از نیروهای خودش بودم بهواسطه مصرف مواد.
زمانی که تازهوارد کنگره میشویم و شروع به سفر میکنیم تازه مشکلات یکییکی خودش را به ما نشان میدهد مثل؛من خرج خانواده را از کجا بیاورم؟؟
من شغلم را چهکار کنم که با ساعت کنگره تداخل نداشته باشد؟؟و...
این مشکلات زمانی خودش را بهتر نشان میدهد که ما در صراط مستقیم هستیم.ولی یک امیدواری وجود دارد به فرموده خداوند؛پیروزی از آن صابران است.
زیرا بهواسطه اون خواسته تمام این مشکلات از سر راه ما کنار میرود ولی این مشکلات بهخودیخود حل نمیشود بلکه به ما کمک میکند مشکلات را حل نماییم امیدوارم خدا به همه ما کمک کند تا در مسیر درست و سلامت قدم بگذاریم.
تهیه گزارش و عکس؛مسافر مهدی اعرابی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2263