دستور جلسه این هفته وظایف یک رهجو در لژیون لیدی جونز در تاریخ جمعه تاریخ 1394/11/16 با استادی سرکار خانم فریده رأس ساعت 8/15 آغاز بکار کرد.
استاد فرمودند:
وقتی ما شروع میکنیم کاری را انجام دهیم نیروهای بازدارنده دست بکار میشوند شروع میکنند به ساختن سد جلوی پای ما تا آن کار انجام نشود؛ و این قضیه در جسم ما هم صادق است یعنی این نیروهای بازدارنده در رودهها و سیستم دفع ماهم وجود داردووقتی شما با تمام وجود شروع میکنید استارت کاری را میزنید این نیروها کارشان را شروع میکنند و هزار جور بلا سرت میآورند تا تو کارت را درست انجام ندهی و این تنها راهش نترسیدن است و اصلاً مهم نیست وزن شما بالا رفته، مطمئن باشید این کار نیروهای بازدارنده است و اگر درست عمل کنید قضیه حل میشود.
مشارکت:
مادر هر جا و هر جایگاهی هستیم با یکسری قوانین روبرو میشویم که باید آنها را رعایت کنیم در لژیون لیدی جونز هم یکسری قوانین داریم. وباید در سفر هدفمان را گم نکنیم و هدف داشته باشیم. و حرکت داشته باشیم و این حرکت نه باید خیلی تند و نه خیلی کند باشد و باید طبق برنامه راهنما پیش برویم و به هدفمان فکر کنیم. و وقتی در سفر رفتهرفته جلو میرویم فکرمان نسبت به خودمان و جسممان تغییر میکند. وباید از نعمتهایی که خداوند به ما داده کمال استفاده را کنیم و به نظر من وظیفه مهم رهجو تغییر این نگاه است وسعی کنیم در طول سفر صبر داشته باشیم تا به هدفمان برسیم. و این صبر خیلی مهم است. و مورد دیگر در مورد غذایی است که در این هفته امتحان کردم. من در این هفته گندم را سبز کردم و از جوانه گندم و کلم و کمی سینه آبپز شده مرغ بهاضافه کمی سرکه سیب و زبره یک سالاد مغزی و خوبی برای غذا استفاده کردم و توصیه میکنم دوستان از این غذا استفاده کنند.
استاد فرمودند:
بچهها اگر شما بتوانید فقط یکلقمه از غذای خود را کم کنید این توانایی شمارا میرساند و فکر نکنید این کار بیاهمیتی است و یا کار بیارزشی انجام دادید حتماً به خاطر این کار از خودتان راضی باشید و سپاسگزار و قدر بدانید چون خیلیها هستند که نمیتوانند تفکراتشان را به عمل درآورند و این توانایی است که ما در کنگره یاد گرفتیم پس شکر گذار باشید چون اگر دقت کنید خیلی از ماقبل از آموزشهای کنگره این توانایی را نداشتیم ولی آلان چون خودمان را شناختیم و تواناییهای خود را شناختیم پس خیلی از کارها را میتوانیم انجام دهیم پس هر رهجویی قبل از هر چیزی وظیفهاش در قبال خودش است که آمده یک راهکاری برای خودش پیدا کند و اگر این قضیه را متوجه شویم وقتمان به بطالت نمیگذرد و این مهمترین وظیفه یک رهجو است.
و این را بدانیدکه اول خود شما باید تغییر کند و درست عمل کند تا بتواند روی دیگران تأثیر بگذارد و تا خودتان تغییر نکنید نمیتوانید دیگران را تغییر دهید.
و این را بدانید که به تعادل رساندن جسم کار خیلی مهمی است و اگر جسم بهسلامت برسد روان هم سالم میشود و در کنار جسم بروان باید بر روی جهانبینی که بسیار مهم است کار شود.
مشارکت:
در سی دی این هفته آقای مهندس (پول سیاه) نکتهای برایم خیلی جالب بود و آن اینکه ایشان فرمودند اگر به موفقیتی میرسید برای موفقیت خودتان جشن بگیرید چون وقتی برای این موفقیت خودتان جشن میگیرید باعث میشود انرژیتان بالا برود و این میتواند روی کارهای دیگرتان تأثیر بگذارد کارهایتان را بهتر انجام دهید و من خودم وقتی در هر پله وزنم پایین میآید خیلی انرژی میگیرم و درزمینهٔ های دیگر زندگیام بهتر و درستتر عمل میکنم و اعتمادبهنفسم بالا میرود.
استاد فرمودند:
بچهها این مطلب بسیار مهم و اساسی است و همه باید روی این نکته توجه کنید.
مشارکت:
من میخواهم از خودم بگویم. شما در این پله غذای من را زیاد کردید و من از این بابت خیلی ناراحت بودم ولی رفتهرفته دیدم که وزنم کم میشود و این باعث شد که حالم خیلی خوب شود ولی نکتهای که خیلی عذابم میدهد, طول کشیدن سفرم است و این نکته برایم جا نمیافتد و خیلی عذابم میدهد و خیلی وقتها ناامیدی به سراغم میآید.
استاد فرمودند:
شما تا حالا 17/5 کیلو وزن کم کردی و بسیار خوب داری تلاش میکند و من از سفرت راضی هستم و شما چون با رژیم وارد شدید این کار راکمی سخت کرده و برای همین سفرت کمی طولانی شده و ناامیدیات هم به خاطر همین نیروهای بازدارنده است که نمیخواهد کارت را درست انجام دهی پس مواظب این نیروهای بازدارنده باش و اصلاً هم ناامید نباش چون خوب داری سفر میکند و همینطور ادامه بده.
در ادامه استاد فرمودند:
سعی کنید همیشه غذا کم درست کنید تا غذا نماند و از غذای مانده استفاده نکنید وسعی کنید در غذاهایتان تنوع به وجود بیاورید تا از غذا خوردن لذت ببرید و این تنوع دادنم در غذاها از کدبانوگری شماها است.
مشارکت:
به نظر من مهمترین وظیفه یک رهجو تسلیم بودن او در مقابل راهنمایش است و کاری که راهنما میگوید انجام دهد هرچقدر هم سخت باشد شما به من گفتید غذاهایی را بخورم که اصلاً دوست نداشتم و خوردنش برایم سخت بود ولی دستور شمارا اجرا کردم و رفتهرفته دیدم آنقدر که فکر میکردم بد نیست و حتی خوشمزه هم هست و تمام اینها به نظرم به خاطر تفکرات غلط ما و آموزشهای غلط ما درگذشته است که باعث شده حسهای ما خراب شود. وظیفه یک رهجو فکر کردن روی خودش و جسمش است همانطور که شما در صحبتهایتان بیان کردید. من هم غذایی که در این هفته امتحان کردم را میخواهم بیان کنم. من این هفته نخود را با پیاز پختم و با گلپر خوردم و دفعه بعد کمی عدس هم اضافه کردم و بسیار سیرکننده و خیلی خوشمزه بود و دوستان میتوانند امتحان کنند.
استاد فرمودند:
این شما هستید که به غذایتان انرژی میدهید و اگر به غذایتان انرژی دادید پسازآن غذا انرژی لازم را میبرید حتی اگر یک نخود پخته ساده باشد. ولی اگر یکسره غر بزنید که این غذا خوشمزه نیست و یا کم است مطمئناً از آن غذا هیچ انرژی نمیبرید. پس در این قضیه دقت لازم را انجام دهید. امیدوارم همگی موفق باشید.
نگارش: مسافر لیدی جونز زهره
- تعداد بازدید از این مطلب :
2616