English Version
English

بهشت و جهنم

بهشت و جهنم

بهشت و جهنم در درون خود ماست و خداوند سریع الحساب است یعنی در آن واحد، جزا و پاداش می دهد ، یعنی هر عمل نیک و بدی انجام دهیم ، در همان لحظه با دریافت حس و حال خوش یا حال بد ، جزا و پاداش آن را درمی یابیم .

نشانه بودن در جهنم و عذاب ، داشتن استرس و اضطراب درونی است که ناشی از اعمال ضد ارزشی اوست و برعکس داشتن آرامش و حال خوش ناشی از انجام اعمال ارزشی و نیک است و گویی شخص در بهشت قراردارد .

اگر درون انسان درست باشد ، یعنی از درون حس و حال خوبی داشته باشد ، با حداقل امکانات هم لذت می برد ولی اگر سیستم شبه افیونی درست کار نکند یا درون ناخالصی داشته باشد و گره های زیادی در درون فرد باشد که باز نشده باشد ، فرد آسودگی و حس

خوب ندارد و همیشه در اما و اگرها زندگی می کند .

عمر انسان به سرعت می گذرد و بایستی بیاموزیم که در لحظه زندگی کنیم ،  یعنی اگر در لژیون نشسته ایم ، فقط در لژیون باشیم ، هر کار خاصی که انجام می دهیم باید به همان کار فکر و توجه کنیم .

در زندگی مشکلات و مسائل زیادی است اما نوع نگرش من به خودم و اطرافم می تواند همه چیز را متحول و دگر گون سازد .

 اگر منفی ها را جذب می کنم به این دلیل است که بارهای منفی درون من بیشتر است و اگر که مثبت اندیش باشیم و از هر آنچه داریم بهترین برداشت را بکنیم یعنی اینکه درون مان دارای بارهای مثبت بیشتری است و این ها هیچ ارتباطی به افرادی که با آنها زندگی یا معاشرت داریم ندارد. همه چیز در درون خود ماست خواه منفی و خواه مثبت.

تزکیه ، تصفیه و پالایش یعنی زدودن تاریکی ها و دوری از ضد ارزش ها و گرفتن آموزش ها . اگر می خواهیم درونمان مثبت شود ، بایستی از تاریکی ها دور شویم ، یکی ازبزرگترین تاریکی ها ، اعتیاد است ، اگر درست سفر کنیم و اعتیاد خود را درمان کنیم،حرکت در مسیر ارزش ها بسیار آسان تر می شود . مثبت شدن درون انسان راهی ندارد بجز آموزش و تزکیه و هیچ تغییری اتفاق نمی افتد مگر اینکه آموزش ها را کاربردی کنیم و حرکت نماییم چون با همین آموزش و تزکیه است که نیروهای شیطانی را از خود دور می کنیم .

انتقال صفات یک قانون است که در تک تک لحظات ما صادق است ؛ شناخت این قانون در طلب  و جذب نیروهای منفی و مثبت درون بسیار حاِئز اهمیت است.

 وقتی از زمین خوردن و آسیب دیدن کسی خوشحال می شویم در واقع به کائنات که بسیار هوشمند است این پیام را می دهیم که من زمین خوردن را دوست دارم که خوشحال شده ام ، در واقع این زمین خوردن را برای خودمان جذب می کنیم .

 بایستی مراقب باشیم که از کدام فعل و عمل خوشمان می آید چون همان را برای خودمان جذب می کنیم .

مثلا کسی که از رهایی دیگری خوشحال نمی شود ، هر چقدر هم تلاش کند ولی درمان نمی شود چون از فعل رها شدن ، خوشحال نشده است و از آن بیزاری گرفته است و در نتیجه از آن دور می شود .

البته بایستی به درون خودمان رجوع کنیم و با خودمان صادق باشیم که آیا ما واقعا ازخوشحالی و موفقیت دیگران خوشحال می شویم ؟ زیرا با دانستن این موضوع ، قدم بزرگی را در شناخت خود برداشته ایم  و می توانیم برای درست کردن آن اقدام کنیم ولی اگر این صفت زشت را در درون خود(صور پنهان) داشته باشیم ولی آن را(صور آشکار) قبول نکنیم ، قطعا از نظر روح و وروان دچار مشکل می شویم .

بایستی مراقب افکار و گفتار و کردار خود باشیم زیرا هر چه بیندیشیم و بگوییم و انجام بدهیم ، روی ما تاثیر مهمی دارد و همان برای ما اتفاق خواهد افتاد .

همانطور که در بالا گفتیم اینکه ما بخواهیم خوب باشیم هیچ ربطی به این موضوع ندارد که اطرافیان ما خوب و مثبت هستند یا نه ، بلکه بایستی از خودمان درخشش و روشنایی داشته باشیم ، درست مثل چشمه ای که از خود جوشش دارد و همیشه  پاک و جاری است . بایستی جوری زندگی کنیم که اگر عزیزی را از دست دادیم ، از زندگی ساقط نشویم .

عقل به صورت واضح فریب نفس را نمی خورد ، در واقع نفس به شکل های مختلف و با وعده و وعید ، عقل را فریب می دهد. بدین معنی که ، لباس توجیه بر تن خواسته هایش می کند.

راهکار مقابله با فریب نفس اینست که بدل خواسته ی نفس را انجام دهیم یعنی دقیقا کاری برعکس آنچه که نفس از ما می خواهد . مثلا وقتی که با خودمان قرار می گذاریم که صبح زود از خواب بیدار شویم ، بایستی به خودمان فرصت بدهیم و از جا بلند شویم نه اینکه فریب نفس را بخوریم و مرتب بگوییم ده دقیقه ی دیگر بخوابم ، بلکه بایستی از جا بلند شویم و باید بدانیم که تنها چند دقیقه بعد از بیدار شدن ، انرژی لازم را کسب می کنیم . انشااله

 

نویسنده: مسافر خانم مونا

نگارنده: مسافر خانم ستاره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .