English Version
English

همسفر با صور پنهانت صادق باش

همسفر با صور پنهانت صادق باش

سلام دوستان ....

عزیزانم نمی‌دانم این نوشتار چقدر در شما تأثیر می‌گذارد اما مرا به تفکر وا‌داشت ,من فکر می‌کردم پنهان‌کاری مسئله‌ای است که فقط موضوعی را از کسی یا از کسانی پنهان کنیم ولی با گوش دادن این سی دی به این موضوع پی بردم که ما گاهی موضوعی را از خودمان پنهان می‌کنیم و وقتی این راز درون ما آشکار می‌شود..ای‌وای...تازه می‌فهمم که با خود چه کرده‌ایم و چگونه با دست خود شهر وجودی خود را پایه‌های زندگی خود را ویران و تخریب کردم و بوی گندش را همه فهمیدند جز خودم!تا حالا فکر می‌کردم که خواب فقط یک خواب است هیچ‌وقت به عظمت خواب فکر نکردم..شما چطور فکر کردید؟

یادم می‌آید که همیشه مادرم می‌گفت :مرگ مانند خواب است و به همان آسانی که می‌خوابی به همان آسانی از دنیا می‌روی پس فکر آخرت باش ,دنیا به‌اندازه‌ی یک‌چشم بر هم زدن است یا به عبارتی آدم آه و دم است پس این دم را غنیمت بشمار که وقتی به آخر خط این دنیا رسیدی آه نکشی که اگر این کار را کرده بودم اگر آن کار را نکرده بودم امروز روزگارم این نبود و شرمنده خودم ,پدر و مادر,همسر و فرزندان و جامعه‌ام نبودم ,اصلاً جواب خدا را چه بدهم؟

عزیزم ..خالق تو که جوابی نمی‌خواهد ، او بر همه‌چیز آگاه است مشکل از من است که درونم را نشناختم  ، صور پنهانم را همان‌که عام میگویند باطن یا سیرت ,پس من سیرت خودم را از خودم پنهان کردم نخواستم با خواب‌هایی که می‌بینیم که این هشدار بزرگی و همچنین دلیل بارزی برای اینکه زندگی پس از مرگ وجود دارد و انسان با مرگ از بین نمی‌رود بلکه تولدی دوباره است فقط جسم فیزیکی او از بین می‌رود تلاشی برای بازسازی روح و نفسم انجام دهم هشداری که گاهی در خواب کسی را می‌بینی که آن را می‌شناسی و میدانی کیست و در این دنیا چه می‌کند و آن‌چنان کابوس وحشتناک با حس‌های درونیت می‌بینی که وحشت دیدن آن صور پنهانت لرزه بر صور آشکارت می‌اندازد ناگهان وحشت‌زده از خواب می پریو وقتی متوجه می‌شوی خواب بود می‌گویی خدایا شکرت که فقط یک خواب بود ,نه عزیزم فقط یک خواب نبود صور پنهانت در جهان دیگر بود و من نمی‌خواهم این صور پنهانم را که با ضد ارزش‌ها عجین شده درمان کنم من تا کی می‌خواهم به سراغ ضد ارزش‌ها بروم؟

تا کی راه شیطان را برای افکار پریشان و نادرست خودم هموار کنم؟کی می‌خواهم به عظمت خداوند پی ببرم؟تو حتی نمی‌توانی یک ناخن را خودت به وجود بیاوری.از همین الآن می‌توانم تصمیم بگیرم با خودم آشتی‌کنم درونم را کنکاش کنم ارزش‌های خوبی که در این جهان است و من از خودم پنهانش کردم و از دیگران دریغ داشتم دوست شوم و خودم را دوست بدارم وقتی خودت ، این جسم خاکی‌ات را دوست بداری و به جسمت که این‌چنین زیباست اهمیت بدهی بدان درراه صراط مستقیم قرارگرفته‌ای و حاضر نیستی به هیچ قیمتی با ضد ارزش‌ها به عزیزانت خواسته یا ناخواسته آزار برسانی آنگاه خدا را ,خالقت را دوست خواهی داشت چون ثابت کردی وقتی عاشق خود هستی عاشق خالقت هستی و عاشق تمام مخلوقات خداوند هستی حتماً همین‌گونه است ,آنگاه خالقت عاشق تو می‌شود و این زیباترین لحظه‌ی ارتباط تو با خداوند است و دروغ ، کینه ، نفرت ، تهمت ، خشم ، انتقام بد است ، خواست خداوند نیست ، او من را با ذات بد به دنیا نیاورده من که دنیا نیامدم تا با مواد مخدر جسمم را آزار دهم و باعث آزار اطرافیانم شوم وقتی در این موضع هستی هیچ‌چیز سر جای خودش نیست نه محبت میدانی نه عشق فقط به دنبال آزار جسمت هستی اما روحت را هم آزار می‌دهی ، از نفس اماره بیرون بیا که نفسی است شیطانی او به زیباترین شکل ممکن در صور پنهانت نفوذ می‌کند. خالق تمام مواد بیوشیمی را در جسمت ارزانی کرده ,نگذار این شیطان با گزینه‌ی نشئگی به دنیای بی‌خبری و دروغین راه پیدا کند.

بگذار بگذرد...من که در این دنیا چیزی نصیبم نشد,همش درد رنج ,دربه‌دری این‌ها را خدا نصیبم کرده بعد هم که با مرگ جسمم از بین می‌رود.بی‌خیال بگذار دمی خوش باشم تا دردی را احساس نکنم.نه عزیزم تو با این راه پلید شیطانی جهان دیگرت را خراب می‌کنی ,به خودت بیا تو می‌توانی با کمترین امکانات بالاترین لذت‌ها را ببری چرا حرمتت را زیر پا می‌گذاری؟چرا احترام را از خودت دریغ می‌کنی؟

به خواب‌های زیبایی که می‌بینی فکر کن به خواب‌های بد هم‌فکر کن تو پیچیده‌ترین خالق خداوند هستی به این پیچیدگی‌ها خوب فکر کن نیاز به علم و فلسفه ندارد تو خودت دانشمند جسم خودت هستی وقتی به زیبایی‌های خودت پی ببری و بدانی که خداوند چه نعمت‌هایی به تو ارزانی کرده و تو آن‌ها را از صور پنهانت پنهان کردی آن‌وقت جسم و روحت یکی می‌شود و به دنبال ارزش‌ها و لذایذی می‌روی که حتی می‌توانی هم در بیداری و هم در خواب حسش کنی و اولین قوه‌ی به‌کارگیری عقلت شروع به کار می‌کند آن‌وقت بامحبت عجین می‌شوی و طعم شیرین عشق را خود و عزیزانت می‌چشید و عاشق می‌شوی,عاشق خالقت و مخلوقاتش وزندگی چقدر بدون پنهان‌کاری زیباست و من دیگر خودم می‌شوم و هیچ کار خدا بدون حکمت نیست جناب مهندس دژاکام نمونه بارزی از حکمت خداوند است حکمتی که امروز حکمت‌هایی به من آموخت و من باید قدردان استادم باشد که چنین زیبا مرا به آگاهی می‌رساند و مرا به خودم و خالقم نزدیک می‌کند تا وسعت داشتن را یاد بگیرم و عاشق شوم و نور جای تاریکی و عشق جای نفرت را بگیرد و راه مستقیم هموار شود فقط می‌توانم با دعا سپاسش گویم

دعای خیرم بدرقه راهت که خندیدن را که زیباترین نعمت خداوند است و فراموش و پنهانش کرده بودم بر روی لبانم نشاندی

همسفر فرشته

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .