بازی را آسان گرفته بودم

سلام دوستان معصومه هستم همسفر محمد.

در ابتدا می‌خواستم مطلبم را جور دیگری شروع کنم اما سخنم را با کلمه‌ای به اسم غرور شروع می‌کنم. غرور چیزی بود که باعث شد محمد به وادی اعتیاد کشیده شود. محمد همیشه مغرور بود و همیشه می‌گفت: من هیچ‌وقت به سمت اعتیاد نمی‌روم و به دام اعتیاد نمی‌افتم. 

ولی شد و به مدت 4 سال به شیشه اعتیاد پیدا کرد. اوایل تغییر زیادی در چهره‌اش دیده نمی‌شد ولی کم‌کم بی‌خوابی‌های شبانه و رفتار تندش همه‌چیز را آشکار کرد. مواد مخدر آن را به سمتی کشاند که آرامش رو از خودش و ما گرفت. طوری که دروغ‌های مداوم می‌گفت، دزدی می‌کرد و در آخر تهدید به خودکشی هم می‌کرد. 

بعد از چهار سال روزهای سخت و طاقت‌فرسا برای ما و خودش که جهنمی درست کرده بود؛ یک‌شب که خیلی حالش بد بود و دچار توهم شده بود تصمیم گرفتیم که محمد را به بیمارستان روان‌پزشکی ببریم ، این کار را کردیم و بستری شد  و همان تلنگری شد برای درمان واقعی.

در بیمارستان با دیدن افرادی که با مصرف شیشه صدمات جبران‌ناپذیری به خودشان زده بودند راضی شد که برای ترک و درمان به کنگره بیاد و با کمک خدا و خواست خودش و تلاش مابعد از 12 ماه و 17 روز از دام اعتیاد رهایی پیدا کند. امیدوارم همه‌ی مسافران سفر اول و کنگره 60 و کلیه کسانی که به مواد مخدر اعتیاددارند بتوانند از دام اعتیاد رهایی پیدا کنند. 

در خاتمه باید خدمت شما دوستان عرض نمایم که هیچ‌چیز در دنیا برای یک انسان سخت‌تر و طاقت‌فرساتر از این نیست که انسان دارای دو خصلت منیت و غرور باشد؛ زیرا وقتی شخصی دارای این خصلت باشد در مثلث جهالت قرارگرفته و تمام زندگی خود را با باخت شروع و خاتمه می‌دهد. ما  در تمام شئونات زندگی اگر با آموزش صحیح و درست از کودکی بتوانیم راه خود را درست پیدا کنیم، هیچ قدرتی با بالاترین بار منفی نمی‌تواند ما را به سمت خود سوق دهد. خوشبختانه نوشتن این دل نوشته مصادف شده با شروع سال تحصیلی در کنگره و در آموزش‌وپرورش، ماهم بایستی بدانیم تا بتوانیم  به کودکانمان بیاموزیم زندگی درراه راست همیشه مثبت و شیرین می‌باشد، حتی اگر مشکلات سر راه ما باشد. ما می‌توانیم با خصلت‌های مثبتی که به دست می‌آوریم از مشکلات به‌راحتی عبور کنیم. 

تهیه و تنظیم: همسفر نسیم 

منبع : نمایندگی شادآباد