کارگاه آموزشی کنگره 60؛ نمایندگی تبریز

روز شنبه مورخ 94/4/13 دهمین جلسه از دور هفتم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی تبریز با نگهبانی مسافر پویا ستاری و به استادی مسافر علی امانی و دبیری مسافر بابک کاشفی با دستور جلسه "شیشه و تخریب های آن روی من" رأس ساعت 18 آغاز به کارنمود.
 

سخنان استاد:

بسیار خوشحالم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم و از خدای خود بسیار سپاسگزارم که لطفش شامل حالم شد تا امروز بتوانم در جایگاه استادی قرار گیرم و از تجربیات خود درباره این دستور جلسه برای شما بیان کنم. دستور جلسه امروز شیشه و تخریب های روی من می باشد. از همان روزی که بشر مواد مخدر را شناخت،‌مواد مخدر تنوع زیادی نداشت. تریاک، ‌شیره تریاک و سوخته بود. مواد مخدر سنتی کارایی  خود را همچنان داشت و مواد مخدر صنعتی مثل حالا گسترده نبود. مصرف کنندگان مواد مخدر هم در آن زمان وجود داشت اما قطعا تخریبی که یک مصرف کننده تریاک بر روی جسم خود و برای خانواده اش به وجود می آورد به مراتب کمتر از تخریب های امروزی بود. زیرا مواد مخدر سنتی به قول آقای مهندس بر اساس بکش و بکش بود. یعنی اول میزان خود را اندازه کن و سپس مصرف کن. همین مسئله باعث شده بود که تخریب زیادی به وجود نیاید. تا اینکه زمان گذشت و به قول آقای مهندس نادانان دانا، ‌خواستند حرکتی را به تفکر خود  انجام دهند و بشر را نجات دهند. خواستند ماده ای را کشف کنند که بتواند آن وابستگی  به تریاک و دیگر مواد را کنار بگذارد. اینگونه شد که ماده مخدر دی اس تیل مورفین یا همان هروئین به بازار آمد و مصرف کنندگان تریاک به هروئین روی آوردند و کم کم متوجه شدند که اعتیاد هروئین بسیار بیشتر از تریاک است و نتوانستند به واسطه هروئین، مصرف تریاک را درمان کنند. باز جای شکر بود. اما رفته رفته مواد محرکی که گفته می شد اعتیاد ندارند وارد جامعه شدند. آنگاه بود که مثلا به من نوعی پیشنهاد دادند که اگر تریاک مصرف می کنی تریاک مورفین است و وابستگی جسمی و اعتیاد ایجاد می کند. می توانی با مصرف شیشه وابستگی به تریاک را درمان کنی. شخص من زمانی مصرف کننده قرص بودم و روزی  از مصرف بالای قرص خسته شدم. زمانیکه مصرف شیشه را به من پیشنهاد دادند گفتند که هیچگونه وابستگی در این ماده وجود ندارد.  من این ماده را مصرف کردم و در چند بار اول احساس کردم که وابستگی چندانی ایجاد نمی کند و نیز اعتماد به نفس بالایی پیدا کردم. با خودم گفتم که  مصرف می کنم و هر موقع اراده کردم مصرف آنرا کنار می گذارم. اما بعد مدتها شیشه یا همان متاآمفتامین روی اصلی خود را به من نشان داد.  کسانی که تجربه مصرف شیشه دارند می دانند که به شیشه نمی توان گفت ماده مخدر بلکه شیشه ماده ی مخربی است که ماده ی مخدری به اندازه شیشه تخریب ایجاد نمی کند. اولین تخریب شیشه بدبینی فرد  به خود و خانواده اش است و این بدبینی ریشه همه ی تخریب های بعدی شیشه است. همه ی جنایت های ناشی از شیشه در اثر همین بدبینی است. در گذشته فرد تریاک مصرف می کرد و هیچ حادثه ای نیز به وجود نمی آمد. اما با ورود شیشه به بازار شاهد  ثبت حوادث فراوانی در روزنامه ها بودیم. دلیل اینکه شیشه توانست به این اندازه در دنیا رواج پیدا کند همان عدم آگاهی است. من اگر بدانم که شیشه همه ی دستگاه گوارشی من شامل معده، ‌روده و کلیه مرا تخریب می کند به سراغ آن نمی روم. ماده ی اصلی سازنده ی شیشه متاآمفتامین است و همین ماده در اوایل سال 82 وارد کشور ما شد اما آمار آن بسیار پایین بود. همان اکستازی در زمان خود تلفات فراوانی داد. وقتی افراد با تخریب های اکستازی آشنا شدند کم کم مصرف آن کاهش یافت و زمانی که این ماده می خواست که از بازار خارج شود شیشه پابه بازار گذاشت که در کشورهای دیگر به آن آیس و کریستال نیز می گویند. در مغز هر انسانی  باید دوپامین به اندازه معین ترشح شود و اگر به اندازه ترشح نشود و پایین بیایید فرد افسرده می شود. اگر بالاتر از میزان هم در مغز فرد باشد چون فرد ظرفیت آنرا ندارد دچار جنون می شود. زمانی که من با مصرف شیشه از حد و مرزی که خدا برایم تعیین کرده خارج می شوم و میزان دوپامین را در هسته  اکوپانس مغزم بالا می برم . یازده برابر افزایش می دهم. این افزایش یازده برابری باعث می شود که از حس های تعیین شده که طبق فرمان برای من بسته شده است عبور کنم. به عنوان مثال قدرت دید من و شنوایی و حس ششم من محدود است چون من ظرفیت آنرا ندارم. زمانی که شیشه را  مصرف می کنم طبق همین عدم ظرفیت تخریب ایجاد می شود. همه می دانند که شیشه چه تخریب هایی را به وجود می آورد. در اوایل مصرف شیشه بسیار لذت بخش است و اعتماد به نفس فراوانی در فرد ایجاد می کند و فرد احساس سرخوشی، قدرت و دانایی زیاد می کند.  همین احساس قدرت این فکر را به فرد می دهد که من مصرف می کنم و زمانیکه حالم خوب شد کم کم مصرفم را بالا می برم تا به احساس اولیه برسم اما هرگز به آن حس نمی رسد. کسی که با مصرف شیشه وارد لژیون می شود وضعی ده برابر بدتر از مصرف کننده تریاک دارد. چنین فردی اصلا در تعادل نیست.

در زمان دوران طلایی مصرف، کسی که شیشه مصرف می کند در زمینه مسائل جنسی در اوج لذت است و همین موضوع انسان را گمراه می کند. اولین چیزی هم که شیشه از فرد می گیرد همان است و رفته رفته فرد دچار مشکلات جنسی می شود و مشکلات پروستات و اقیم شدن و ... را به دنبال دارد. همه ی این عوامل دست به دست هم می دهند و فردی سالم را از تعادل خارج کنند. این موارد تنها بخش بسیار کوچکی از تخریب های شیشه است. اما ما در کنگره اعتقاد داریم که فردی که دارای سوء مصرف شیشه است نیز می تواند با کمک روش DST اعتیاد خود را درمان کند. ما هزاران درمان شده شیشه در کنگره 60 داریم. آقای یاوری مسئول بند پاک زندان تبریز می گفتند که اگر دسته بندی  کنیم شیشه یک ماده محرک است اما داروی درمان شما یک مخدر است. شما چطور می توانید با این داروی درمان شیشه را درمان کنید. علم پزشکی هم هنوز نتوانسته به این سوال پاسخ دهد. اما ما در کنگره اعتقاد داریم که شیشه هم می تواند میزان دوپامین را در هسته اکوپانس مغز چهار برابر افزایش دهد و به واسطه آموزش های  کنگره 60 خلأ به وجود آمده در اثر مصرف شیشه را جبران کند. دستور جلسه امروز می گوید تویی که مصرف شیشه داشته ای و امروز وارد کنگره شده ای و با خود می گویی که من مصرفم شیشه بود و اینها منو درک نمی کنند و شیشه درمان ندارد. اما مطمئن باشید اگر خواسته درمان در فرد وجود داشته باشد و در طی آن یازده ماه آموزش ببیند حتما درمان می شود. مغز انسان موارد منفی را فوری جذب می کند در کنگره یکسری مسائل مثبت وجود دارد و در سوی دیگر موارد منفی هم وجود دارد. اگر وارد کنگره شدید و از خود این سوال را پرسیدی که فلانی مصرف می کند اگر من هم مصرف کنم چه اتفاقی می افتد در جواب که چی؟ خود نتوانستی جواب مثبتی پیدا کنی، مطمئن باش که آن روز، روز سقوط توست. ما باید برای مصرف خود تاوان بدهیم و تاوان دادن این نیست که کار سختی انجام دهید. فقط کافیست آموزش ببینید و دانایی خود را تغییر دهید، منیت را  پشت در بگذاریم و وارد کنگره شویم. از روزی که وارد کنگره شدی باید بدانی که راهنما در زمینه اعتیاد بسیار جلوتر از توست، او راه درمان را رفته و به واسطه دانشی که کسب کرده می تواند تو را هم از  تاریکی نجات دهد و طبق وادی هفت این به من بستگی دارد که چگونه برداشت کنم. 

تهیه گزارش: مسافر پویا ستاری

منبع کنگره 60: وبلاگ نمایندگی تبریز