سومين جلسه از دور سوم ، سرى کارگاههای آموزشى خصوصى ويژه همسفران كنگره ٦٠ نمايندگى سعادتآباد روزهاى شنبه مورخ ٩٤/٤/٦ با دستور جلسه ظرفيت، مسئوليت، قبله گم كردن با استادى خانم فائزه، نگهبانى خانم رعنا و دبيرى خانم زلیخا رأس ساعت ١٥:٤٥ آغاز به كار نمود.
سخنان استاد:
در مورد دستور جلسه ظرفيت و مسئوليت و قبله گم كردن، ظرفيت يعنى ظرف ، يك ظرفى جاي يك ليتر و يك ظرفى جاى دو ليتر و يك ظرفى جاى فقط يك ليوان آب را دارد ، ظرف هر انسان هم درواقع قدرت پذيرش نسبت به مسائل مختلف و نقطه تحملش نسبت به مسائل مختلف، وقتى ظرفيت همسر مصرفکننده يا خودمصرف كننده به من داده میشود اول اين انتخاب خودم بوده در تعيين ظرفم و در جهت آن حركت كردم، وقتى مسير را انتخاب میکنیم در پى آنیک مسئوليت هم به همراه دارد ، وقتى خانمى تصميم میگیرد كه مادر شود و مسئوليت مادر شدن را به دوشش بكشد خودش انتخاب كرده ، حالا در مقابل انتخابى كه كرديم بايد چه كنيم؟
يكى از دوستان ما میگفت من از دست همسرم ناراضیام ، موقع كه وضعش خوب نبود من تحمل كردم الآن كه وضع ماليش خوب شده اون جور كه بايد باشه نيست، بايد چه كنم؟ همسرش وارد يك زندگى جديد شده بود ، من گفتم همسرت حق دارد چون مسئوليت خانم بودنت را بهخوبی جدى نگرفتى، اول تعجب كرد، ولى مشكل با خودش بود كه مسئوليتى كه بايد در مقابل همسرش داشت را بهخوبی نداشت. به خودش نمیرسید و براى خودش ارزش قائل نبود. وقتی براى خودت ارزش قائل نيستى توقع دارى همسرت براى تو ارزش قائل شود؟
چه ارتباطى بين ظرفيت و مسئوليت وجود دارد كه باهم مطرحشده است ، اگر ظرفيتم بهاندازه مسئوليتم باشد خوب همتراز هستند ، اگر ظرفيتم از مسئوليتم كمتر باشد میتوانم رشد كنم و در جايگاه بالاتر بروم، ولى اگر مسئوليتى به من داده شود و من ظرفيت آن را نداشته باشم صد در صد سقوط میکنم، كسى كه نمیداند مسئولىت همسر چيست چگونه میتواند زندگى مشترك داشته باشد؟ الآن همه میگویند من و اين من گفتن آسيب میزند، خدمت كردن در كنگره بايد ظرفيت اين را داشته باشيم كه برجكمان زده شود ، ممكن است فكر كنى كار تو درست است ولى به تو بگويند اشتباه است و به هم بريزى اگر از به هم ريختن خود آموزش گرفتى بالا میروی و جايگاهت بالا میرود ولى اگر حالت خراب شد از كنگره سوت میشوی ، اين قانون است. آقاى مهندس میگوید : هرکسی كه بايد برود خودش میرود ماکسی را از كنگره بيرون نمیکنیم، بايد ارزش جايگاهمان را بدانيم، كه اين با دانايى مؤثر كه همان تجربه تفكر و آموزش است ارزش جايگاه دانسته میشود. دانايى مؤثر در مثلث دانايى قرارگرفته است، مثلثى است كه سه ضلعش باهم برابر است ، اگر من تواضع در رفتارم نباشد و محبت نباشد خشکسالی میشود و اگر محبت زياده از حد باشد سيل میشود. بايد در روابط متعادل بود بعضیها زندگى خودشان را فراموش میکنند و هميشه در كنگره هستند كه همان قبله است. اگر من الآن در کنگرهدارم خدمت میکنم هدفى دارم اول مسافرم رها شود و خودم مسير تكامل را طى كنم و خدمت كنم كه حال خودم خوب شود و بعد حال ديگران خوب شود. قبله همان جهت و مسير و حركت است ،اگر انسانى قبلهاش را گم كند به نابودى میرود ، اگر افراد بدانند بدى بد است بدى نمیکنند قطعاً نمیدانند ، اگر بدانم آثارى كه به خودم وارد میکنم با صحبت كردن پشت سر ديگران ديگر اين كار را نمیکنم ، ولى همهچیز آگاهانه نيست ، اگر ما متوجه نباشيم كه چرا كنگره میآییم بيهوده میآییم.
هر چه هستم پشت در میگذارم بعد وارد كنگره میشوم، خود من وقتى آمدم سرشار از منيت بودم ، الآن كسى از من بپرسد باافتخار میگویم پدرم مصرفکننده بوده و در كنگره درمان شده ، مسئوليتى به كنگره دادهشده كه منى كه سرشار از نااميدى بودم كمكم شكل گرفتم اين بستگى به انتخاب خودم دارد بستگى به اين دارد كه من مسئوليتى كه پذيرفتم بهترين باشم،از اين نظر كه فرمانها را صد در صد اجرا كنم. حرمت را رعايت كنم، وگرنه مسير را گم میکنم ، به اين معنا كه ديگر نمیآیم، و به مشكل برمیخورم . اميدوارم آنگونه كه شايسته است برخورد كنيم ،وقتى مسئوليت داريم يعنى قدرت نسبت به بقيه ولى خدا نکند كه به گره قدرت تبديل شود، چون آنقدر پنهان است كه نمیتوانم پيدايش كنم، بايد ببينيم چه به دست آورديم در مقابل خدمتى كه كرديم، به جايگاه بالا رسيدى يا رها كردى و رفتى، اين بستگى به خود انسان دارد. مسافر حالش خراب بوده ولى ما همسفرها هم تخريب داشتيم، اگر جهانبینی كنگره نبود اگر پدرم رها میشد بازهم نمیتوانستم دوستش داشته باشم، چون حالم خراب بود، وقتى مسئوليت همسفر بودنم را پذيرفتم بخشيدم و در مقابلش به من همهچیز داده شد
- تعداد بازدید از این مطلب :
3144