درمان بیماری یا علائم درمانی...!؟؛ نوشته ای از مسافر مازیار اعرابی

به نام لبخند آفرین یکتا

سلام دوستان مازیار هستم یک مسافر

آیا مشکلاتی که در اثر قطع ناگهانی مصرف مواد مخدر پیش می‌آید، اعم از(آبریزش بینی، اختلال در خواب شب، بدن‌درد و...) بیماری است؟

همان‌طور که میدانید امروزه در داروخانه‌ها داروهایی موجود می‌باشد و مورد تجویز پزشکان قرار می‌گیرد که علامت‌های بیماری را مخفی می‌کند.برای مثال اگر فردی دچار سوزش قلب شود و نزد پزشک قلب برود،قریب‌به‌یقین پزشک برای وی داروهایی از قبیل (سلوکسیب،پروپرانول و...) تجویز می‌کند.اما آیا سوزش قلب یک بیماری شناخته‌شده است؟

در اکثریت مواقع سوزش قلب به علت یبوست شکم و روده می‌باشد که در اثر این بیماری گازی ناشی از اسیدهای ترشح‌شده توسط روده به بخار تبدیل می‌گردد که باعث سوزش قسمت زیرین قلب خواهد شد.

در قالب مثالی دیگر تجربه‌ای که برای خودم پیش آمد این‌گونه بود که در اثر سرماخوردگی شدید،چند روزی دچار تهوع و استفراغ شده بودم.مسلم است که در اثر این بیماری خوابیدن برایم بسیار سخت شده بود و نمی‌توانستم حتی برای چند دقیقه بخوابم.این در صورتی بود که بسیار خوابم می‌آمد.در یک روز نزد چهار پزشک متفاوت رفتم.اما متأسفانه به علت پایمال شدن تعهدات پزشکان نسبت به بیماران هیچ نتیجه‌ای نمی‌گرفتم.این به‌این‌علت بود که پزشکان داروهایی از قبیل (متوکلوپرامید برای تهوع،استامینوفن برای درد شدید عضلات،آنتی‌هیستامین برای آبریزش بینی،سرم قندی و نمکی برای ضعف بدن و دیازپام برای بی‌خوابی) برایم تجویز می‌کردند.اما تهوع،بی‌خوابی،درد شدید عضلات و...، علامت‌های بیماری من بود که بدنم توسط این علائم متذکر اختلال در قسمتی از آن می‌شد.اما بالاخره پزشک پنجم نوع بیماری مرا تشخیص داد و آن علائم در اثر عفونت شدید ریه سمت راستم بود که با مصرف یک هفته آنتی‌بیوتیک‌های تزریقی این بیماری به‌طور کل درمان شد.درصورتی‌که پزشکان دیگر تنها برای علامت‌های بیماری من دارو می‌دادند و در حقیقت بر روی بیماری اصلی من درپوشی قرار می‌دادند تا آن را مخفی کنند.

حال می‌خواهم این موضوع را در قالب فعالیت درمانی سازمان‌های غیردولتی،ازجمله جمعیت احیای انسانی کنگره 60 بررسی کرده و کمی توضیح دهم.یعنی مسئله درمان بیماری اعتیاد و یا درمان علائم بیماری اعتیاد.

آیا اگر درد شدید عضلات مصرف‌کننده مواد مخدری که مصرف خود را به‌یک‌باره قطع نموده را با قرص برطرف کنیم،فرد درمان شده است؟

آیا گوشه‌گیری و افسردگی و احساس یاس وی را با لطیفه گفتن و خنداندن می‌توان درمان نمود؟

اصلاً به نظر شما فردی که سرطان دارد،می‌تواند سرطان خود را ترک کند و یا در یک نقطه آن را متوقف نماید؟

اگر امروزه ما اعتیاد را نوعی بیماری تلقی می‌کنیم،بنابراین باید این مهم را در نظر داشته باشیم که هیچ بیماری‌ای در دنیا قابل ترک نبوده و در برطرف کردنش همت و اراده و یا جربزه هیچ نقش مؤثری نمی‌تواند داشته باشد و به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند این بیماری را که خطرناک‌ترین و مخرب‌ترین بیماری جهان می‌باشد را در نقطه‌ای متوقف نمود.اگر ما قبول داریم که اعتیاد بیماری است،بنابراین باید درمان شود که راه درمانش و یا به عبارتی کلید گشایش آن تنها و تنها در کنگره 60 می‌باشد و ازنظر کنگره 60 هیچ سازمان مشابه و یا پزشکی در جهان یافت نشده و نخواهد شد که راهی به‌غیراز این راه را یافته و یا بیابند.

حال با توجه به مطالب فوق،باید در مرحله اول برای درمان بیماری،نوع بیماری اعتیاد را مشخص کنیم و ببینیم اعتیاد ازنظر کنگره 60 چیست و چگونه باید درمان شود؟

جمعیت احیای انسانی کنگره 60 در طی تشکیلات تحقیقاتی مستقلی که در پروسه تحقیقات خود انجام داده و آمار و ارقامش را جمع‌آوری کرده و در تمامی شعبه‌هایش به‌صورت آکادمیک در حال اجراست، به این نتیجه رسیده که تمام حالات جسمی و روانی انسان‌ها مانند(خواب شب، خوشحالی، افسردگی، احساس یاس و ناامیدی،مسائل جنسی و...)تأثیرات هورمون‌های تولیدی مستقل جسم می‌باشد که توسط سیستمی ناشناخته و پیچیده‌ای به نام سیستم مجهول ایکس ترشح می‌شود.

همان‌طور که گفته شد این غدد، هورمون‌هایی ترشح می‌کنند که تمامی حالات جسمی و روانی تحت کنترل و مکانیزم این هورمون‌ها می‌باشد.ازجمله:

دوپامین، سروتوئین، استیل کولین، آدرنالین، آنکفین، انکفالین، کورتیزول و... .

دینور فین:این ماده به 3 نوع متفاوت تقسیم‌شده و تا 200 برابر مرفین قدرت دارد.

آندروفین:این ماده 30 تا 70 برابر مرفین قدرت دارد.

اوپیوفین:این ماده از غدد ضد درد ترشح‌شده و در بزاق دهان عملیاتی می‌شود که قریب به 6 برابر مرفین قدرت دارد.

پروفسور آنتور گایتون تا سال 1998، 12 نوع مواد شبه افیونی تولید داخلی بدن را کشف کرد که در کتاب‌های پزشکی وی مکتوب می‌باشد.

زمانی که فرد به‌صورت مکرر مواد مخدر مصرف می‌کند، فیدبک های بدن دستور کاهش دادن تدریجی شبه افیون‌های تولید داخلی را صادر کرده و به‌مرورزمان از مقدار این ماده‌های تولیدی طبیعی کاسته می‌گردد و مانند درختی که شروع به اره کردن می‌کنیم و در یک‌لحظه قطع خواهد شد، این مواد هم در طی مصرف مکرر رفته‌رفته از مقدار آن کاسته گردیده و یک‌لحظه قطع خواهد شد.در آن زمان است که اعتیاد رخ‌داده و فرد نیاز پیدا می‌کند به مصرف مکرر مواد مخدر.به دلیل اینکه بدنش تولید نمی‌کند.

در کنگره 60 با توجه به شناختی که طی پروسه تحقیقات به‌عمل‌آمده، اعتیاد نوعی بیماری یا به عبارتی جایگزینی مزمن شناخته‌شده است که هیچ‌گاه قابل ترک نبوده و نخواهد بود، بلکه باید درمان شود.

برای درمان این بیماری مانند تمام درمان‌های دیگر در ابتدا باید نوع بیماری را مشخص کنیم، سپس هدف، مبدأ و مقصد حرکت خود را بیابیم.

ازنظر کنگره 60 این بیماری جایگزینی مواد مخدر بیرونی(تریاک، هروئین، کرک و...)به‌جای مواد مخدر داخلی یا همان طبیعی بدن می‌باشد.

درمان این بیماری در کنگره 60 چنین تعریف‌شده که مبدأ بیماری اعتیاد ازکارافتادن سیستم‌های تولیدکننده مواد شبه افیونی بدن، مقصد بازسازی و راه‌اندازی مجدد سیستم‌های تولیدکننده مواد شبه افیونی و هدف تعادل می‌باشد.

بیمار ما طول درمان را در چه مدت‌زمان و با چه روشی سپری می‌کند؟

روش درمان تدریجی یا پله‌ای (پله‌های کاهش 21 روزه) و میانگین به طول 11 ماه.

با کدام دارو؟

تریاک، شربت تریاک، متادون، بوپرنرفین

چرا تریاک؟

لازم به ذکر است که تریاک داروی زهر مانندی است که اگر در دست حکیم حاذق باشد بهترین و شفابخش‌ترین دارو برای انبوه کثیری از بیماری‌هاست و اگر در دست مردم عادی باشد مخرب‌ترین ماده است.

ترکیبات دارویی تریاک شامل:(مرفین، کدئین، نارکوتین، تبائین، پاپاورین، نارسئین و... که قرص ترامادول از خانواده نارسئین می‌باشد)که متنوع‌ترین ترکیبات دارویی مؤثر را در یک مجموعه جمع‌آوری کرده است و در حقیقت یک کوکتل دارویی است که بهترین گزینه برای جایگزینی و درمان انواع مواد مخدر می‌باشد.

حال این سؤال پیش می‌آید که چطور ممکن است که تریاک هم نوعی داروی درمان باشد هم نوعی ماده مخدر!؟

ماده مخدر:

هر ماده‌ای که باعث گردیده انسان از تعادل طبیعی خارج‌شده و احساس، ادراک و عواطف او تغییر کند ماده مخدر نامیده می‌شود.

داروی مخدر:

هر ماده‌ای که انسان را از بیماری و وضعیت عدم تعادل، به حالت تعادل طبیعی برساند، دارو محسوب می‌گردد، حتی اگر ماده مخدر باشد.

حال این سؤال پیش می‌آید که ماده‌هایی از قبیل(آمفتامین‌ها، حشیش، کوکائین و...)که در محتوای آنان مرفین یافت نمی‌شود، مخدر نیستند، اعتیاد هم ندارند.اما چرا ازنظر کنگره 60 مخدر محسوب می‌شوند و اعتیادآور هستند؟

فردی را در نظر بگیرید که هیچ ماده‌ای مصرف نکرده و انسانی طبیعی است.حال اگر این فرد الکل مصرف کند از وی حرکات و سکناتی سر میزند که اخلاقی و انسانی نیست.ما میدانیم که این فرد الکل مصرف کرده است.اما آیا الکل مخدر است؟آیا مرفین دارد؟خیر.این حالات به این دلیل است که الکل بر روی سیستم فیزیولوژی و بیوشیمیایی وی تأثیر گذاشته است.

پس نتیجه می‌گیریم که هر ماده‌ای(مخدر، محرک و یا الکل)که انسان را از حالت تعادل طبیعی خارج کند ماده‌ای مخدر محسوب می‌گردد، مدت رهایی را صفر کرده و اعتیادآور است.

درمان اعتیاد در این نقطه کاملاً صورت گرفته است : حال خوب ، فراری نیست ، وسوسه مصرف مواد ندارد ، در چهره و رفتار و تفکرات او علامتی از اعتیاد نمی‌بینید

درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان می‌باشد

تعادل جسمی ، تعادل روان ، تعادل در تفکرات و جهان‌بینی

بیایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم

و آتش را تبدیل به بزرگ‌ترین پرنده نماییم

که سرعت صوت را همراه داشته باشد

و سرعت نور با نمایش بهترین رنگ‌ها

تا به مکانی برسیم که ازآنجا انشعاب یافته‌ایم

به جهت فرمان نوری باشیم که خداوند می‌خواهد

نه آتشی که همه‌چیز را ویران نماید

و نمایش نور از شعله آتش

و استادی باشید برای شعله‌های آتش

که می‌خواهند سوار بر نور بشوند

و از خاکستر شدن گریزان هستند

بیایید با عقاب‌ها پرواز کنیم

با احترام :مسافر مازیار اعرابی

گردآورنده:مسافر حسام قلعه وند