نیمه روشنایی ؛ سومین سال رهایی آقای حمید جامی

جلسۀ هفتم از دور دوازدهم از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی افسریه با نگهبانی آقای حسین رسولی و با استادی جناب آقای علیرضا زر کش و با دبیری آقای رحمت میرفخرایی با دستور جلسۀ که چی  رأس ساعت 17 آغاز بکار نمود.

سخنان آقای زرکش در مورد دستور جلسه:

دستور جلسه یک کلمه کاملاً تأکیدی است، یعنی کلیات را نگاه می‌کند و وارد جزئیات می‌شود.

روزهای اول که را وارد کنگره شدم یادم نمی‌رود، آن موقع افراد کمتر بودند، وقتی دستور جلسه را دیدم و فهمیدم باید مشارکت کنم، از جلسه بیرون رفتم، در بیرون با خودم درگیر شدم که، که چی مشارکت نمی‌کنی و همین باعث شد، اولین مشارکت خودم را انجام دهم. من همیشه سعی می‌کنم که این کلمه را در مورد هر کاری با خودم تکرار کنم این‌که مبدأ، مقصد و هدفم در مورد هر کاری چیست.

اگر این توان را پیدا کنم که قبل از اینکه سفرم را انجام دهم، بتوانم این مسیر را در ذهنم بروم و برگردم و نتیجه آن را ببینم آن‌وقت برنده هستم.جواب که‌چی نیاز به یک دانایی دارد و ما آن را در کنگره 60 می‌آموزیم. که‌چی من خدمت کنم، که‌چی من به کنگره خدمت کنم و. . .

این‌ها خیلی مهم است و مهم‌تر آن است که ما بتوانیم جواب که چی‌ها را به بهترین نحو بدهیم.
در ادامه تولد سومین سال رهایی کمک راهنمای محترم آقای حمید جامی رهجوی آقای علیرضا زرکش را در نمایندگی به‌اتفاق جشن گرفتیم.

سخنان آقای زرکش در مورد مسافر حمید جامی:

تولد سه سال رهایی آقای جامی را باهم جشن می‌گیریم. به خودش و هم‌سفرش تبریک می‌گویم.

لژیون در هر دوره‌ای حال و هوای خاص خودش را دارد، در دوران آقای حمید لژیون ما خیلی فعال بود، وقتی حمید در آزمون کمک راهنمایی قبول شد، من هیچ کمکی به او نکردم، خود حمید مسیرش را پیدا کرد.

یک مسافر در سفر اول مشکلات خاص خودش را دارد؛ حمید و هم‌سفرش مسائل و مشکلات خاص خودشان را به نحو احسنت پشت سر گذاشتند. ما تا وقتی در کنگره هستیم نباید نگران چیزی باشیم.
 

آرزوی مسافر:

آرزو می‌کنم کنگره 60 جهانی شود و برای آن باید پایه‌های مالی کنگره مستحکم شود و همین‌طور ما هر یک باید یک‌زبان بین‌المللی یاد بگیریم تا بتوانیم به همه مردم جهان خدمت کنیم.

سخنان آقای حمید جامی:

اولین سالی است که تولد می‌گیرم. من پی بردم که دستور جلسات به تولد مربوط می‌شود. در کنگره 60 باید از یکسری گذرگاه‌ها عبور کنیم و اگر درجا بزنیم، زیر خروارها خاک مدفون خواهیم شد. اگر به هستی نگاه کنیم باید خیلی چیزها را یاد بگیریم. آب اگر یکجا بماند قطعاً می‌گندد. من حمید که اشرف مخلوقات هستم اگر درجا بزنم و حرکت نداشته باشم حتماً بلایی سرمان می‌آید.
 

که چی‌های زیادی در ذهن مطرح می‌شود من خیلی خوب گوش می‌کنم، ولی هر چیزی را به‌راحتی قبول نمی‌کنم. که‌چی آدم را یا بالا می‌برد و یا زمین می‌زند، کسی که می‌خواهد ارتقاء پیدا کند باید به که‌چی فکر کند.

من حمید هم مثل بقیه انسان‌ها از اضداد بناشده‌ام؛ نیمی از تاریکی و نیمی از روشنایی، ولی من فرمان دارم تا نیمه روشنایی را جلو بیندازم. پیام استاد زرکش را همیشه سرلوحه کارم قرار داده‌ام که همیشه باید تزکیه کنم و باید ناخالصی‌هایم را به دور بریزم.

در کنگره 60 به استادهایم ایمان کامل دارم و راهی را که در آن قدم نهاده‌ام ذره‌ای اشکال ندارد. وقتی نیروی بازدارنده سراغم می‌آید، به کنگره 60 می‌آیم و شماها را می‌بینم، مطمئن می‌شوم که راهم درست بوده است. موفقیت اتفاقی نیست و مسافری که آموزش و خدمت را سرلوحه کار خود قرار می‌دهد، بعد از چند پله به حال خوب می‌رسد. از شما می‌خواهم همیشه آموزش بگیرید و خدمت کنید.

یک سال مصرف‌کننده الکل بودم و یک سال مصرف‌کننده قرص بودم و همین‌طور سالیان سال تریاک مصرف کردم، من 8 گرم تریاک خوراکی مصرف می‌کردم.

هر موقع منیت سراغم می‌آید استادم را می‌بینم و شانه‌هایش را می‌بوسم و متوجه می‌شوم که هیچ‌چیز نیستم. سفر اول سخت است و خیلی گذرگاه‌ها را باید رد کنی. آقای زرکش هرلحظه به رهجوهایش فکر می‌کند؛ از آقای زرکش که برایم خیلی زحمت کشید تشکر می‌کنم. همیشه مدیون استادم آقای زرکش هستم، راهنما هیچ‌وقت رهجو را ول نمی‌کند.از همکاران عزیزم تشکر می‌کنم.
 

سخنان همسفر آقای جامی:

قبل از هر چیز از همه تشکر می‌کنم، امیدوارم بتوانم جبران کنم. حمید خیلی زحمت کشید تا به اینجا رسید، وقتی کمک راهنما شد بهترین هدیه را به من داد. برای خودش و رهجوهایش آرزوی موفقیت می‌کنم.

مراتب تشکر خودم را از خداوند و جناب مهندس، خانم آنی، استاد امین و آقای زرکش دارم.

گزارش: مسافر محمدرضا فرخی

عکاس: مسافر ناصر جوادی پایان