English Version
English

سخنی با شما(بخش دوم)

 سخنی با شما(بخش دوم)

اگر ما فطرت الهی خودمان را آینه کنیم که همان اله درون ماست وبگذاریم جلوی خود ونگاه کنیم، آنوقت حض می کنیم

      صد روح غلام تو هر دم چو کنیزک                  آراسته خود را وبه بازار دریده

دائم خودت را آب ورنگ می زنی واین طرف آن طرف می روی در حالی که صد روح غلام تو می باشند و تو پادشاه عالم هستی.

پروردگار عالم دارد هر لحظه به ترانه های رنگین وجلوه های شیرین انسان را دعوت به خود می کند.هر روز صبح خود را در آینه دیده وبگویید:من عاشق خوبی وزیبایی هستم در صورتی که من خودم را سرگردان واین طرف وآن طرف کردم.خداوند می گوید علاوه بر آینه درون من ،آینه های بیرونی هم فرستادم که همان پیام آوران وقدیسان عالم هستند وبهترین وکامل ترین آن حضرت علی (ع) که یک آینه ویک میزان می باشند. در عمل هم آینه ومیزان به کسی رحم نمی کند،مثلا" ترازو گوش به حرف کسی نمی دهد که در کشیدن کم وزیاد بکند به همین دلیل نماد قانون می باشد."ان میزان العمل" می خواهی بدانی کارهایت خوب یا بد است بگذار در ترازو حضرت علی ،می خواهی فصاحت وبلاغت کلامت را ببینی بگذار در ترازوی فردوسی وسعدی .خود قرآن به خود می گوید "هو المیزان "همه این ها برای سنجش انسان می باشد.          

          آینه چون روی تو نبود راست                           خود شکن آینه شکستن خطاست

قدیسان هم در عالم همین طورهستند،هر کسی می تواند در رشته کار خودش با یک قدیس کار خودش را بسنجد.هر کسی فکر می کند چقدر می تواند خدمتگذار باشد برود داستان سن کریستوفررا بخواندواگرمی خواهی مقام زن را بشناسی آثار فرانچسکو قدیس را بخوان،ببینید که جه رویای شگفت انگیزی از زن در سر این مرد است واگر فکر کردن جهانی می خواهی ،ببینید که حضرت امیر در آن نامه معروف مالک اشتر چه می فرمایند: در جایی حضرت فرمودند که که هر کسی مرد مرا می بیند،یعنی اینکه انسان به محض مردن مواجهه می شود با جوهر انسانیت.

در آن حال تکلیف ما روشن شده می ایستد در برابر او می گوید اینست آدمیت.

نویسنده:همسفر فریبا طوطیان

بخش اول: علم الهی

منبع کنگره 60

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .