English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی؛ که چی؟

کارگاه آموزشی جهان بینی؛ که چی؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم

جلسه گذشته دوازهمین جلسه از دوره پنجاه‌ و دوم سری کارگاه‌های آموزش جهان‌بینی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم با دستور جلسه: که چی با استادی و نگهبانی آقای مهندس و دبیری مسافر امین در تاریخ چهارشنبه 30/2/1394  رأس ساعت 14:30  آغاز به کار نمود.

قبل از شروع دستور جلسه در مورد مسئله تودیع راهنماها کمی صحبت می کنم.

راهنماها بعد از چهارسال بایستی راهنمائی را تحویل بدهند. در بعضی جاها هم کسانی که نمرات پائین مثلاً F گرفته اند بایستی لژیونشان جمع آوری شود. البته به ترتیب اولویت نمره ها لژیونها جمع خواهد شد.

یک موضوع رفتن راهنماست که لژیونش را تحویل می دهد و مسئله دوم که برای ما اهمیت دارد ، چگونگی رفتن است.

چگونه باید لژیون را تحویل دهد؟ ما اگر می خواهیم کنگره 60 صلابت خودش را داشته باشد، بایستی در هر شرایطی شان و احترام راهنما را حفظ کنیم. وقتی دوره ی راهنما تمام می شود بایستی با یک عزت و احترام مراسم تودیع برگزار شود. تقدیرنامه ای که می خواهید به راهنما بدهید بایستی در بهترین قاب گذاشته شود.

چند هفته قبل از تحویل لژیون به راهنما بایستی خبر بدهند، حداقل یک فرصت یک یا دو ماهه به راهنما داده شود.

دیروز صبح تودیع دو کمک راهنمای خانواده بوده است، پیام آنها روی دیوار قرار داده شده ، لوح تقدیر به آنها داده شده است. تمام شاگردانشان راجع به استادشان صحبت کردند و دوستانشان از خاطراتشان گفتند، صحبت کردند و شاگردانشان به استادشان کادو دادند و جلسه به خوبی و خوشی انجام شد. بنابراین ما در کنگره بایستی این کار را یاد بگیریم و جا بیفتد که وقتی راهنما می خواهد برود به این زیبائی برود. البته در تقدیرنامه ها نوشته شده است 4 سال ، حتی اگر بیش از 4 سال خدمت کرده است ، نوشته شده است 4 سال. در مراسم تودیع هم بیش از دو راهنما را قرار ندهند.

الآن ایجنت ها هم جا افتاده و 15 ماه به 15 ماه عوض می شوند.

نکته و حرف آخر اینکه اگر ما بدترین بدترین بدترین راهنما را درنظر بگیریم، این شخص جزو بهترین بهترین بهترین آدمهاست. بعضی از بچه های کنگره 60 ممکن است چندین نفر را به رهائی رسانده باشند و این ارزش دارد.

حال برویم سر دستور جلسه خودمان ، که چی راهنماها بایستی بعد از 4 سال جمع شوند؟

جوابش را داریم ، برای اینکه نفرات جدید بیایند و خدمت کنند.

الان مرزبانان آکادمی عوض شدند و نرده های حیاط و اتاق من همه رنگ شدند، اگر مرزبانان قدیم بودند این نرده ها رنگ نمی شد، که چی راهنماها تودیع شوند؟ که این جایگاه ارزشش حفظ شود.

مثلاً شخص با خودش نگوید که : «دیدی این همه بدون منت کار کردیم، اخرش یک دستت درد نکنه به ما نگفتند» این سوالها در دل آدمها مطرح می شود.

این دستور جلسه در تمام شئونات زندگی ما بهترین دستور جلسه است. ما باید پاسخ هر کاری می خواهیم انجام دهیم بدانیم. اگر می خواهیم اعتیاد را درمان کنیم باید حتماً پاسخ اینکه : چرا باید درمان بشویم را بدانیم. آیا من می خواهم درمان بشوم که فقط مواد مصرف نکنم؟ یا درمان بکنم که حالم بهتر شود؟ یا اینکه حالم بدتر شود؟

که چی من ترک بکنم؟ که چی من این شربت را می خورم؟

دستور جلسه که چی یعنی دلیل. ما برای هر کاری که می کنیم باید ما دلیل داشته باشیم. در مسئله درمان، زناشوئی،کار و...

من که چی 15 سی سی می خورم؟ بعد می گوئیم چون من چند گرم تریاک می خوردم، الآن بایستی اینقدر شربت بخورم.

که چی من 10 ماه باید سفر کنم؟ چون یک مسئله فیزیولوژی است و مانند بدنیا آمدن بچه است که بایستی 9 ماه بگذرد تا به دنیا بیاید.

که چی من باید سی دی گوش بکنم؟ تمام شعباتی که سی دی خوب گوش می کنند و جهان بینی کار می کنند، آن شعب بهترین شعب است، آرامش بالاست، نمرات قبولی آنها بالاست، صلح و آرامش وجود دارد، حاشیه ندارند. چون در سی دی ها مرتب آموزش می دهد که حرمت راهنما را نگه دارید، با خانواده چطور رفتار کنید و از این قبیل . برعکس شعبی هم که از سی دی ها و نشریات استفاده نمی کنند ، جزو شعبی هستند که جمع می شوند. لژیونها هم همینطور است. لژیونی که از متون آموزشی استفاده نکنند ، یواش یواش از بین می رود. وقتی از متون استفاده می کنند کار راهنما سبک می شود، شاگرد به راهنمایش احترام می گذارد و ارزشش را می داند.

ما امروز فهمیده ایم که افکار یا روان روی جسم اثر می گذارد.

جسم و روان ما و کلاً خود ما با دو قسمت سر و کار دارد، یک قسمت افکار و اندیشه که مثل موج است و یک قسمت ذره که همان OT میباشد.

من صبح با یکی از افراد گروههای دیگر صحبت می کردم، بعد از چند سال حالش خراب بود و هنوز نتوانسته بود اوضاع اقتصادی اش را مدیریت کند، می گفت اصلاً من نمی دانم پس انداز یعنی چه؟

افکار و اندیشه ما روی خانواده و بچه های ما و چگونه زیستن ما اثر می گذارد. افکار و اندیشه ما روی لژیون و همه چی اثر می گذارد.

شما مردم را نگاه کنید، نمی خواهم خدائی نکرده توهین کنم، اکثراً حالشان خراب است. در بقالی یکذره حرف می زنید ، بقال عصبانی می شود. هیچکس تحمل ندارد. چون آرامش و تفکر لازم را ندارند.

آقایان و خانمها که در کنگره 60 می آیند، چه گروه خانواده چه آقایان ، بعد از گذشت یک مدتی 7 ، 8 سال جوان تر می شوند. بدون اینکه پوست صورتشان را بخواهند جراحی کنند و بکشند، پوستشان صاف می شود.

شاید باورتان نشود با سفر تدریجی قدشان بلند تر می شود، چون قبلاً مواد مصرف می کردید ، پاها پرانتزی ، کمر خم بود و سر پائین بود، ولی الآن پاها درست می شود و کمر صاف می شود.

بروید عکسهای زمان مصرفتان را نگاه کنید، ماشاء الله همه افقی می آیند و عمودی می روند.

یکی از دوستانم صبح در استخر تعریف می کرد، می گفت : مادرم به پدرم فشار می آورد که کار کن و بایستی پول در بیاوری، پدرم به مادرم گفت خانم من اگر بخواهم تا آخر عمرم روزی یک گوسفند بخورم و روزی 3 لول تریاک مصرف کنم، 100 سال دیگه هم عمر کنم پولم تمام نمی شود. چقدر من می خواهم کار کنم؟ اینها در جهان بینی درست می شود، که اگر چیزی داری قدرش را بدانی. مال بهر آسایش عمر است ، نه عمر بهر گردآوردن مال .

آن چیزی که دارید بایستی به نحو مطلوب بخورید و استفاده کنید، این می شود جهان بینی .

ما می خواهیم زندگی مان درست شود و در همین جهان بینی یاد می گیریم که چطور زندگی کنیم. 100 سالمان است و باز می خواهیم بدویم و پول در بیاوریم. چند سال می خواهیم عمر کنیم. بعضی اوقات روزی یک گاو هم بخوری پولهایت تمام نمی شود، پس حرص چی را می زنی؟ اینها چیزهایی هستند که در جهان بینی درست می شود. اینها که چی هستند.

برای هر کاری که ما در زندگی می خواهیم انجام دهیم بایستی پاسخی برایش داشته باشیم.

انسان موجودی است که باید هر کاری که می خواهد انجام دهد ، پاسخش را بداند. انسان با حیوان فرق دارد. حیوان دنبال پاسخ نیست. حیوان در لحظه زندگی می کند و انسان موجودی است که در گذشته ، حال و آینده زندگی می کند. این خاصیت بشر است. ولی حیوان اینطورنیست. حیوان فقط در لحظه زندگی می کند. بنابراین ما چون هم می توانیم در گذشته ، حال و آینده زندگی کنیم، باید پاسخ هر کاری که انجام می دهیم بدانیم.

پس برای هر چیزی، قسمتی و هر کاری باید سعی کنیم دلیلش را پیدا کنیم و پاسخ دلیلش وادی اول است.

اگر ما وادی اول (تفکر) ، که چی و وادی پنجم را که تفکر قدرت مطلق حل نیست، را بیاموزیم ، می توانیم در صلح و ارامش زندگی کنیم و همین کافی است. 

نگارنده: مسافر احمد شریفیان

منبع کنگره 60

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .