همانگونه که میدانیم کنگره 60 بهکرات این مسئله را عنوان نموده است که درمان، فوق ترک است و تعادل فوق درمان. بهواقع، کنگره 60 مرکزی برای ترک اعتیاد نیست، مرکزی برای صرف درمان اعتیاد هم نیست؛ کنگره 60 جایی است برای رسیدن به درمان همراه با تعادل. از واژه تعادل پیداست که مفهوم این واژه پایداری است، بنابراین رمز موفقیت درمان در کنگره 60 رسیدن به تعادل است. اگر درصد برگشت به اعتیاد در رها شدگان کنگره 60 بسیار پایین است به این دلیل است که آنها نه تنها به درمان رسیدهاند، بلکه بهموازات درمان، به تعادل نیز رسیدهاند؛ یعنی به پایداری رسیدهاند.
تعادل مفهوم دیگری نیز دارد که در ریشه این واژه یعنی عدل و عدالت نهفته است. پایداری نتیجه عدالت است.
برای مثال اگر یک داربست فلزی را در نظر بگیریم چه زمانی این داربست پایداری خود را در حالات مختلف مانند تحمل بارهای سنگین یا باد و طوفان حفظ میکند؟ زمانی که نیروی وارد به آن، عادلانه بین پایههای آن تقسیم شود. اگر نیروهای وارد شده به شکل صحیح تقسیم نشوند؛ داربست پایدار نخواهد بود.
انسان نیز زمانی که نیروها و انرژیهای خویش را بهجای خود استفاده نماید؛ میتواند مفهومی از عدالت باشد که این مسئله بیانی از مفهوم تعادل است. ذهن ما ممکن است بهطور ناخودآگاه با شنیدن واژه عدالت به یاد برابری و یکسان بودن بیافتد؛ اما باید بدانیم که عدالت به مفهوم برابری، یکسان بودن و عدل بالسویه نیست. عدالت یعنی هر چیزی در جای خودش و بهقدر خودش؛ شاید یکی کمتر و یکی بیشتر، جایی کم و جایی زیاد باشد.
در مثالی که عرض شد بر یک پایه نیروی کم وارد میشود و بر پایه دیگر نیروی زیاد و این مفهوم عدالت است.
در مثلث درمان اعتیاد، بار درمان روی سه ضلع جسم، روان و جهانبینی تقسیم شده است. تعادل در درمان یعنی رسیدن هر سه ضلع به درمان و سلامتی و یا در مثلث دانایی هر سه ضلع آموزش، تفکر و تجربه باید رشد داشته باشند در غیر این صورت به دانایی نخواهیم رسید.
خارج از بحث درمان اعتیاد، تعادلی که مدنظر کنگره 60 میباشد، تعادل در تمامی سطوح زندگی است. انسانهایی که در زندگی به کار، تفریح، ورزش، آموزش، خانواده، مادیات، معنویات و همه امور خود توجه دارند و برای آنها برنامه ریزی میکنند؛ میتوان گفت که نیروهای خود را بهصورت عادلانه در بخشهای مختلف زندگی تقسیم کردهاند و از زندگی خود لذت میبرند.
دستور جلسه این هفته آداب معاشرت و بیادبی و تعادل و بیتعادلی است.
یکی از مصادیق بارز مفهوم تعادل در زندگی انسان، موضوع آداب معاشرت و ادب است. آداب جمع واژه ادب است، یعنی اگر ادب را در امور مختلف آموخته باشیم و رعایت کنیم در حقیقت آداب معاشرت را رعایت کردهایم. معاشرت نیز هم خانواده عشیره و عشرت است و بهنوعی مفهوم زندگی اجتماعی.
پس زندگی اجتماعی و روابط اجتماعی با دیگر انسانها یا معاشرت، آداب و آیین و رسوم خاص خود را دارد که باید بلد باشیم.
اجرای این آداب یکی از تجلیات مهم مبحث تعادل است و رعایت نکردن آن دلیل بر بیتعادلی.
در فرهنگ ما و دیگر فرهنگها، ادب و مؤدب بودن جایگاه بالایی دارد و به استناد خرد جهانی، تمام انسانها مؤدب بودن را دوست دارند و بیادبی را نمیپسندند. ادب و رعایت آن میتواند سازنده زیباترین لحظات زندگی ما باشد و بالعکس بیادبی میتواند یکی از ریشههای حال خرابی باشد.
ممکن است سؤال شود که اینها چه ربطی به موضوع درمان اعتیاد در کنگره 60 دارد؟
باید بگوییم همانطور که در ابتدای مطلب گفته شد؛ درمان و به دنبال آن رسیدن به تعادل، رمز پایداری ما در زندگی است و کسی که مصرف کننده مواد مخدر بوده و اکنون به رهایی رسیده است بایستی به این پایداری و تعادل رسیده باشد و در غیر این صورت در درمان موفق نخواهد بود.
درمان اعتیاد فقط صرف مصرف نکردن مواد مخدر و راه اندازی سیستم X نیست. طریقه درست زندگی کردن نیز بخشی از پروسه درمان و تعادل است. پس اگر میخواهیم در زندگی، انسانی پایدار و متعادل باشیم، لاجرم بایستی این آموزشها را پشت سر بگزاریم.
آداب معاشرت، مبحثی بسیار گسترده است که تقریباً تمام جنبههای زندگی ما را در بر میگیرد و در اینجا بهصورت خلاصه نمونههایی که نگهبان کنگره 60 در جلسات مختلف به آنها اشاره کردهاند را بیان میکنیم.
1. وضعیت ظاهری ما در کنگره 60
نگهبان کنگره 60 بارها و بارها به این موضوع اشاره کردهاند که اعضای کنگره 60 بایستی از نظر ظاهر بسیار مرتب، شیک و در عین حال ساده باشند. ما باید خوشتیپ، زیبا و خوش لباس باشیم اما نه برای تفاخر و برتری جویی.
در کنگره 60 پوشیدنتی شرت هایی که شبیه زیر پوش هستند ممنوع است، پوشیدن شلوارهای جین پاره که مد بعضی جوانان است ممنوع است.
خواباندن پاشنه کفش ممنوع است. باز گذاشتن دکمههای پیراهن، زشت و بیادبانه است.
استفاده از زنجیرهای جورواجور و به گردن انداختن آنها ممنوع است. تعداد زیادی انگشتر در دست داشتن مسئلهای است که در کنگره نهی شده است.
در مورد ریش یا محاسن، نگهبان کنگره 60 میگویند آنهایی که میخواهند ریش داشته باشند خیلی عالی است اما ریشهای عجیب و غریب و اشکال مختلف در صورت درست کردن مثل زیر چانه و خطوط جورواجور ممنوع است. کسانی هم که نمیخواهند ریش داشته باشند باید بهصورت منظم صورت خود را اصلاح کنند.
زیبایی و در عین حال سادگی، وضعیتی است که کنگره 60 از ما میخواهد. اعضای کنگره 60 در جلسات کنگره و حتی بیرون از کنگره از پیراهن سفید و رنگهای روشن استفاده میکنند.
ما باید بدانیم که صحبت کردن، یک عامل بسیار قوی در ارتباط با دیگران است و این در همه جا به یک صورت نیست، یعنی ما در هر جایی به صورتی خاص صحبت میکنیم. ما با یک کودک، یک دوست، همکلاسی، اقوام، پلیس، نانوا به یک صورت سخن نمیگوییم.
زمانی که با یک بزرگتر صحبت میکنیم نمیتوانیم از ضمیر مفرد استفاده کنیم مثلاً به پدرمان یا به راهنمایمان بگوییم تو؛ باید برای مخاطب کردن بزرگتران از ضمیر جمع (شما) استفاده کنیم.
همینطور در صحبت کردن با خانمها نیز باید از ضمیر جمع استفاده کنیم و از کلماتی که در صحبت با دوست استفاده میکنیم نمیتوانیم در صحبت با یک خانم استفاده کنیم.
غذا را باید با دهان بسته بجوییم و از جویدن غذا با صدای ملچ ملوچ خودداری کنیم چراکه اطرافیان را شدیداً میرنجاند.
در مهمانیهایی که چند نوع غذا سرو میشود حتیالامکان باید از یک نوع غذا بخوریم و وجود غذاهای مختلف به این معنا نیست که باید از همه آنها بخوریم و این برای این است که اگر شخصی که از یک نوع غذا خوشش نمیآید بتواند غذای دیگری را میل کند.
زمانی که میهمان داریم، میزبان اولین کسی است که شروع به خوردن غذا میکند و نیز آخرین نفری است که دست از غذا میکشد تا میهمان احساس راحتی داشته باشد.
یا در هنگام غذا خوردن نمیتوانیم خم شویم و تا جایی که میتوانیم دستمان را در سفره دراز کنیم تا برای مثال نمکدان را برداریم، این یکی از موارد بلد نبودن آداب معاشرت است، باید از کسی که دسترسی نزدیکتری دارد خواهش کنیم که نمکدان را به ما بدهد.
رانندگی نیز آداب خاص خود را دارد، مثلاً بوق زدن بیجا یک بیادبی و بیاحترامی به دیگران است. بعضیها عادت دارند دایما بوق میزنند و آلودگی صوتی ایجاد مینمایند و دیگران را آزار میدهند. پارک نابجا روی پل، جلوی در همسایه، دوبله و ایجاد مزاحمت برای دیگران، رانندگی روی خطوط و لابه لای ماشینها، نمونه بارز یک بیادبی است و یا در لاین سبقت برای کنار رفتن دیگران، پشت سر هم چراغ زدن یک حرکت واقعاً زشت و بسیار بیادبانه است.
سوار شدن و پیاده شدن از خودرو نیز آداب مخصوص به خود را دارد مثلاً اول کوچکترها سوار میشوند و بعد بزرگترها.
برای مثال استفاده از کلاه زیر سقف نمونهای از رعایت نکردن آداب معاشرت است. در هنگام بالا و یا پایین رفتن از پلهها اگر خانمی همراه ما باشد، خانمها باید جلو بروند.
اینها نمونههایی از موضوع آداب معاشرت هستند. آداب معاشرت و آموختن آنها بسیار لذت بخش هستند و خود من تا قبل از آمدن به کنگره اینها را نشنیده بودم و واقعاً بلد نبودم.
همه ما میدانیم که سلام کردن وظیفه کوچکترهاست اما احوالپرسی وظیفه بزرگترهاست؛ یعنی کوچکتر نمیتواند احوالپرسی را شروع کند بلکه بزرگتر است که اگر با ما احوالپرسی کرد جواب میدهیم. در مورد دست دادن هم کوچکترها نمیتوانند برای دست دادن با بزرگترها پیشی بگیرند. بلکه بزرگتر است که اگر خواست و تمایل داشت که با ما دست بدهد ما باید با او دست بدهیم.
وقتی این مطالب را از زبان آقای مهندس میشنوم برایم بسیار لذت بخش است و افتخار میکنم که اینها را میآموزم.
باز هم تکرار میکنیم، شاید سؤال شود که اینها چه ربطی به درمان اعتیاد دارد؟
در پاسخ میگوییم: اگر ما نتوانیم ظاهر خود را تغییر دهیم چگونه میتوانیم باطن و درونمان را تغییر دهیم؟
اگر راهنما نتواند ظاهر و لباس و تیپ رهجوی خود را اصلاح کند، چگونه میخواهد اعتیاد او را با راهنمایی خود درمان کند؟
و اگر رهجو نتواند بعضی خصوصیات و رفتارهای ظاهری را کنار بگذارد، چگونه میتواند مواد مخدر را کنار بگذارد؟
درباره موضوع آداب معاشرت مطالب و کتابهای مختلفی وجود دارد که خواندن آنها خالی از لطف نیست.
به شما عزیزان توصیه میکنیم سخنان نگهبان کنگره 60 در خصوص آداب معاشرت را در جلسه روز چهارشنبه را در سایت مطالعه کنید.
با احترام، مسافر علی خدامی
منبع کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
10054