دومین جلسه از دوره سی و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی راهنمای محترم مسافر فرشید، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه "جهان بینی" روز دوشنبه ۱۴۰۳/۰۲/17 ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
خدا رو شکر می کنم که بار دیگر این این جایگاه را تجربه کردم، در ریاضی یک مبحثی هست به نام اثبات بازگشتی، ما در تمام مسائل ریاضی از فرض مساله به حکم مساله می رسیم ولی در اثبات بازگشتی از حکم می آییم به فرض می رسیم، اگر حکم درست باشد فرض هم درست است، آن چیزی که من به باور خودم فکر می کنم جزو نوشتار های خودمان هم نیست.
اینکه مواد مخدر ترجمه ناخالصی های نفس ما بود، من فرشید دروغ می گفتم، دزدی یا احتکار می کردم، کم فروشی می کردم، گرفتار مواد شدم، حالا با مواد آمدم داخل کنگره به من گفتند جهان بینی. اولین چیزی که گفتم جهان بینی چیست؟ من درد دارم.
گفتند این داروی اوتی را بگیر، کم کم که جسمت درمان می شود دردهای نفست هم درمان می شود، کم کم این اتفاق برای من افتاد به صورتی که در طول سفر یک پنجم اوتی کم کردم یک پنجم جهان بینی ام را زیاد کردم، جهان بینی را برای ما تعریف کردند، آنچه من در کنگره بودم و شنیدم اگر بخواهیم صحبتش را بکنیم به چه چیزی میگویند جهان بینی، یک تعریف کلاسیک خودش هست.
در جزوه جهان بینی یک مطرح می شود، نگاه ،برداشت، دریافت، ادراک واحساس ما به جهان بیرون ودرون است. تعریف دوم جهان بینی این است که به مکان توحیدی اشاره می کند، به همان مفهوم عالم یکپارچه، مفهوم دیگر جهان بینی این است که ما بتوانیم از خودمان محافظت کنیم، ما محافظت کرد ن از خودمان را در دوران مصرف بلد نبودیم، مواد مخدر بیشترین آسیب را به ما زد.
یک وقت هاییی یک آدم هایی در درون خودشان آزاد هستند، با سنگین ترین و گرانترین زنجیر ها هم نمی توان به بند کشیدشان، ولی بعضی وقت ها با یک حرف ما اسیر می شویم. در دوران مصرفِ خودم، اگر کسی می گفت تو بدی کردی می رفتم یقه اش را می گرفتم اگر زورم می رسید می گفت تو خوبی تو پادشاه عالمی، بعد ولش می کردم، حرف آن شخص نباید مرا اسیر کند، نباید ناراحتم بکند.
باید به درجه ای برسم که بدانم چه چیز درست است و چه چیز غلط ، آنجا که شک می کنم از مشورت افراد صالح بهره بگیرم. در لژیونم همیشه می گویم زمانی که رانندگی می کنید وقتی یک نفر از پشت با ماشین تصادف می کند قانون می گوید کسی که از پشت زده است مقصر است، دوربین راهنمایی رانندگی هست، افسرهست، ده نفر هم هستند که شهادت می دهند که از پشت با ماشین شما تصادف شده، اما شما عصبانی می شوید و دادوفریاد که مگر سر می بری، چرا عجله داری؟ و... آنجا که عصبانی می شوی حق با شماست، قانون و جامعه این حق را به شما می دهد ولی آنجایی که از تعادل خارج می شوی حقانیت خودت را از دست می دهی.
خیلی مشکل مهمی است که بدانیم حرفی که می زنیم کاری که می کنیم چه هست.مسئله بعدی در جهان بینی مفهوم توحید می باشد، جهان بینی را کسی فهمیده که از شادی دیگران شاد و از غم دیگران ناراحت باشد، وفتی در سفر اول بودم نوشتن سی دی الزام واجبار نبود، باید سی دی ها را گوش می کردیم نوشتن به اینصورت نبود.
من سه بار سی دی انتقال صفات استاد امین را نوشتم، که چرا باید دیگران را هم به اندازه خودم دوست داشته باشم؟ ما در سفر دوم از قطع مواد تا رسیدن بخود،که این داخلش خیلی حرف است، در اقیانوس نقطه ای وجود دارد که عمیق ترین قسمت اقیانوس است که حتی یک فوتون و نوری به آنجا نمی رسد.
نیچه یک جمله ای دارد، وقتی به ژرفا نگاه میکنی ژرفا هم به تو نگاه می کند. زمانی که ممکن است انسان مهندس خوبی باشد، معمار خوبی باشدو همه ساختمان ها را بشناسد، یا ریاضیدان خوبی باشد و همه فرمول ها را هم بلد باشد ولی اگر خودش را نشناسد بی سواد است. علم از آسمان به زمین وارد زمین به آسمان منتقل می شود، آنچه در بالا هست در پایین هم هست.
مسئله بعد بحث جهان بینی کلاسیک بود که در سی دی اشاره شد بحث غذا درست کردن بود که همین باعث جمع شدن همه بچه های کنگره هفته ای یکبار در کنار هم می شود وباعث استحکام خانواده ها می شود، بعضی وقتها کسی که جهان بینی اش بالاتر است دانایی بالاتری دارد، دانایی یعنی قدرت تشخیص ماهیت خواسته ها در هر لباس و رنگی، وقتی لباس سفید می پوشی وبه کنگره می آیی، دیگر آن موقعیت وشخصیت حقیقی را نداری که بگویی به کسی ربطی ندارد که چه کارهایی می کنم شما نماینده بچه های کنگره هستید، نمی خواهد جهان قابل مشاهده نود و سه میلیار سال نوری را ببینی، اگر می خواهی ببینی خدا از شما راضی است از خدا و یا دیگران نپرس، از خودت بپرس چقدر مخلوقات خداوند را دوست داری وبه آنها خدمت میکنی. از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید از شما متشکرم.
تایپ وتنظیم :مسافر منصورلژیون 14
عکس مسافر میثم از لژیون دهم
نمایندگی صالحی
اردیبهشت 1403
- تعداد بازدید از این مطلب :
313